غمینم ، بی کسم تنهای تنها روم با عشق تو صحرا به صحرا
چو مجنون سر گذارم بر بیابان منم آواره ای در عشق شیدا
1363 ف. شیدا
آه از ان وقتی که گوئی میپرستم من ترا
بعد از ان باید ببینی صدهزاران نوع جفا
پند من بشنو دلا ! احساس خود پنهان نما
هرچه اندر سینه داری ، بّه که باشد درخفا
فاصله گر یکقدم باشد، تو آنزرا طی مکن
بّه که او سویت نهد این یک دوگا م مانده را
1363/11/2 سه شنبه - فرزانه شیدا -f.sheida
همچو آن خشکیده برگی زیر پای رهگذر
دل شکست وله شدم در زیر پای روزگار
آه ایدل در هیاه و خنده این مردمان
آه درد آلود تو حتی نگشته آشکار
1362 فرزانه شیدا بهمن ماه